اتمام حجت با کارگزاران/تحریمکنندگان به انتخابات مشروعیت دادند! /این انتخابات هم گذشت...
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۶۵۱۵۷
به گزارش «تابناک» روزنامه های امروز شنبه 12 اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شد که چشم دنیا به انتخابات ایران، حمام خون در الرشید، پرتاب موفق «پارس 1» به مدار 500 کیلومتری، چهره آینده دو مجلس و حمله به 54 کشتی حامی رژیم صهیونیستی در دریای سرخ در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم:
سیدعلی علوی طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با عنوان اتمام حجت با کارگزاران نوشت: انتخابات 11 اسفند نیز برگزار شد و جلوه دیگری از تعهد نظام جمهوری اسلامی به مسئله جمهوریت به منصه ظهور رسید برگزاری 41 انتخابات طی 44 سال نشان از اهمیت جایگاه مردم در نظام سیاسی است که جمهور مردم و اسلام را دو رکن اصلی خود می داند که باعث پایداری و پیشرفت نظام اسلامی و غلبه آن بر بسیاری از موانع و توطئه ها شده و در آینده نیز راه غلبه بر مشکلات را استمرار همین تفکر می داند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
1. مردم ایران عزیز در سراسر کشور با وجود برودت هوا در اکثر مناطق کشور و با وجود گلایه های بحقی همچون مشکلات معیشتی و گرانی و ناکارآمدی ها و با وجود فشارهای سنگین خارجی همچون تحریم و هجمه های رسانه ای بار دیگر پای صندوق های رای آمدند تا علاوه بر این که در تعیین سرنوشت خود مشارکت داشته باشند اتمام حجتی دوباره با کارگزاران و تصمیم گیران و تصمیم سازان کرده باشند که گرچه مطالبه شان از مسئولان کار و کار و کار است اما همچنان پای انقلاب و نظام مردم سالاری خود هستند.
2. متاسفانه بخش قابل توجهی از واجدین شرایط برای شرکت در انتخابات به دلیل ناامیدی یا اعتراض به شرایط یا نبود نامزد مطلوب شان در انتخابات روز گذشته شرکت نکردند طبیعتا از همین امروز موجی از واکنش ها به خصوص توسط رسانه های معاند یا برخی فعالان سیاسی ایجاد خواهد شد که این عدم مشارکت «نه» به ساختار سیاسی است! اما قابل توجه این که براساس نتایج پژوهش های صورت گرفته بیش از 70درصد کسانی که تمایلی به مشارکت نداشته اند، اعلام کرده اند مسئله شان نه گفتن به ساختار سیاسی نیست، بلکه مسئله ناکارآمدی به خصوص در حوزه اقتصادی و معیشتی است، موضوعی که به نظر می رسد اگر برای آن تدبیر لازم، سریع و باثبات اندیشیده شود این بخش از جامعه که به دلایل ناکارآمدی به خصوص در حوزه اقتصادی و معیشتی و ناامیدی از آینده، دچار قهر با صندوق یا بی انگیزگی برای مشارکت در تعیین سرنوشت خود شده اند بار دیگر قابلیت آن را دارند که به چرخه مشارکت سیاسی برگردند. 3. انتخابات 11 اسفند نشان داد فارغ از این که دولت یا مجلس در اختیار چه جریان یا گروه سیاسی است اولا اکثریت مردم حاکمیت را یک ساختار واحد می بیند که همگی کارگزاران یک نظام سیاسی هستند که عملکرد خوب یا بدشان برهم تاثیر می گذارد، ثانیا فارغ از دستاوردهایی که ممکن است مجلس یازدهم یا دولت سیزدهم برای خود بر شمارند چشم انداز بخش قابل توجهی از جامعه نسبت به آینده مبهم و همراه با نگرانی و البته ناراضی از وضعیت معیشتی است، واقعیت هایی که به نظر می رسد مخاطب آن در وهله نخست دولت سیزدهم است که از عمر آن کمتر از 16 ماه مانده است دولتی که بیش از هر چیز می بایست بر گشایش های معیشتی و ایجاد احساس کارآمدی و امیدواری به آینده تمرکز کند تا شرایط انتخابات 11 اسفند در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم تکرار نشود.
4.مجلس یازدهم با همه نقاط قوت و ضعف اش طی سه ماه آینده به کار خود پایان خواهد داد و 290 نماینده مجلس دوازدهم برای نمایندگی از همه 85 میلیون ایرانی به مدت 4 سال وارد قوه مقننه ای خواهند شد که قرار است در راس امور باشد. مجلسی که اگر می خواهد برخوردار از سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی باشد باید خود را نماینده آحاد ملت ایران عزیز از هر گرایش و سلیقه سیاسی وهر قومیت و دین و مذهب بداند. مجلسی که متوجه خواست های اکثریت جامعه باشد .مجلسی که با ریل گذاری درست منافع ملی را پاسداری کند و با نظارت دقیق مراقب باشد که وکیل الدوله نشود.
تحریمکنندگان به انتخابات مشروعیت دادند!
غلامرضا صادقیان سردبیر روزنامه جوان با عنوان تحریمکنندگان به انتخابات مشروعیت دادند! نوشت: انتخابات یازدهم اسفند در تاریخ انقلاب از این جهت که بیشتر از هر انتخابات دیگری تحریم و تهدید شد، شاخص بود. اما این تهدیدها و تحریمها در معنایی باطنی، ناخواسته به انتخابات و نتایج آن، مشروعیت داد!
انتخابات یازدهم اسفند در تاریخ انقلاب از این جهت که بیشتر از هر انتخابات دیگری تحریم و تهدید شد، شاخص بود. اما این تهدیدها و تحریمها در معنایی باطنی، ناخواسته به انتخابات و نتایج آن، مشروعیت داد! درواقع وقتی آقای سعید حجاریان که هم انتخابات را تحریم و هم فرمان «نافرمانی مدنی» صادر میکند، شب انتخابات فهرست هفتنفره میدهد که «به اینها رأی ندهید»، این یعنی شرکت بسیار فعال و داغ در انتخابات، فعالتر از هر رأیدهنده دیگر و حتی فعالتر از آنانی که در برخی مناطق با قمه به رقبا حملهکردند. این نوع فعالیت در انتخابات مشروعیت بیشتری به آن میدهد و مشروعیت بیشتری به کسانی که حتی با رأی اندک انتخاب میشوند. آقای عباس عبدی نیز از دو هفته مانده به انتخابات تأکید میکند که مشارکت در تهران بالاتر از ۹ درصد نیست و بعد با اکراه میگوید «برخیهم گفتهاند ۱۵ درصد». این نیز یعنی نوعی فعالیت تقلبانگارانه با چاشنی تهدید، زیرا گوینده و جریان نزدیک به او از قبل خود را آماده کردهاند تا زیر هر نتیجهای غیر از پیشبینی خود بزنند؛ و چه کسی فعالتر از این دو در انتخابات؟! دیگری که سابقاً لباس روحانی هم داشته، تهدید قرآنی میکند و پیام میدهد «ولا تعاونوا علیالاثم و العدوان»!
باید به چنین سادهاندیشی از زبان مولانا سخن گفت که «کردهای تأویل حرف بکر را/ خویش را تأویل کن نه ذکر را»! یک استاد تراز اول دانشگاه نیز صبح جمعه فرستهای قدیمی از اتهام تخلف پسر یکی از نامزدها را در گروهها به اشتراک میگذارد. این نیز «فعال بهقدر استطاعت!» است. فلذا کمتر کسی بود که در انتخابات یازدهم اسفند فعال نباشد، هرچند با پراکندن سموم و باد ناموافق. تا ساعت انتشار روزنامه رقم دقیقی از میزان مشارکت به دست نیامد ولی حتی با یک رقم پایینتر از ۵۰ درصد باید حافظانه گفت: «از این سموم که بر طرف بوستان بگذشت/ عجب که بوی گلی هست و رنگ نسترنی/ به صبر کوش توای دل که حق رها نکند/ چنین عزیز نگینی به دست اهرمنی» در کنار این تحریمها شاهد اتفاق دیگری بودم که گواهی بر حاکمیت «عقلانیت سیاسی» بر انتخابات اخیر است. به غیر از جداباشی اکثریت میانهروی اصلاحطلبان از اقلیت تندرو و دعوت به مشارکت در انتخابات که نشانهای از عقلانیت سیاسی بود، با تعجب و برخلاف انتخاباتهای گذشته بسیاری از فعالان سیاسی به فهرست متنوعی که خود تهیه کرده بودند، رأی دادند. حتی بیشتر نویسندگان روزنامههای اصولگرا که در فضای مجازی فعالاند، پس از آنکه تحلیلشان از آخرین سخنان رهبری این بود که ایشان در این دوره اصراری بر فهرستی رأیدادن نکردند، فهرستهای خود را که مرکب بود و حتی برخی وزیران و اقتصاددانان و نفر اول فهرست «صدای ملت» را نیز در آن گنجانده بودند، با مخاطبانشان به اشتراک گذاشتند و این یک اتفاق نو بود و محدود هم نبود بلکه کاملاً گسترده بود و چهبسا تأثیر خود را در نتیجه کاملاً متفاوت نسبت به دورههای قبل نشان دهد و منتخبان تهران دیگر حتی نتوانند خود را به یک جریان سیاسی نسبت دهند و باید خود را محصول عقلانیت سیاسی بدانند.
ممکن است همین کار یعنی رأیندادن به یک فهرست کامل، رأیدهنده را از بخشی از مقصود خود در برندهشدن یک تفکر دور سازد، اما اگر یک شهروند حتی به یکی از اعضای فهرست سوءظن داشته باشد، اصرار بر فهرستیرأیدادن چهبسا موجب ترک انتخابات شود. ازطرفی این هشداری است به تشکیلات پشتسر اتئلافها و فهرستنویسها که برای گرفتن رأی فهرستی از مردم باید به شایستهسالاری و فهم مردم- به هر دو- احترام بگذارید و البته یکی دیگر از مشکلات شهرهای بزرگ، و بهویژه تهران، در کاهش مشارکت همین فهرستهای طولانی است که در نوشته دیگری به آن خواهم پرداخت.
آنچه از این انتخابات حاصل میشود، باید چراغ راه ایجاد فضای بهتر در مردمسالاریها برای آینده بهتر باشد.
اين انتخابات هم گذشت...
علي ربيعي طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد نوشت: انتخابات اين دوره هم گذشت. هرچه بود، با تمامي بحثها، تحريمها، مخالفتها، مشاركتهاي اعتراضي و در ميان طرفداران مشاركت و برندگان مشاركت محدود، بداخلاقيها، افشاگريها، آبروريزيها و نشان دادن چهره جديدي از عدم نسبت اخلاق و دينداري با رقابت و... تمام شد؛ اما ميانديشم كه آيا با اين وصف، انتخابات اخير را ميتوان درسآموزي براي تجديدنظر در انسدادزدايي و بازگرداندن انتخاباتي با حضور همه سلايق , انديشهها دانست و آن را نويدبخش تغييرخواهيها و اصلاحات ارزيابي كرد؟ آيا باز هم همه چيز بر همان سبك و سياق قبلي خواهد چرخيد يا طرحي نو درافكنده خواهد شد؟ در دو روز گذشته با دوستان مختلفي صحبت كردم. دوستي ميگفت فقط به خاطر نوستالژي گذشته و آنچه دلبستگيهاي چند دهه زندگيام بوده، باز به پاي صندوق راي ميروم و استدلال ميكرد مگر نه كه انقلاب، خود يك رفراندوم بود؛ مگر نه اينكه همين جمهوري اسلامي با رفراندوم شكل گرفت؟ او همچنان معتقدانه دل بسته بود كه صندوق، باز هم بتواند روزي محور تحولات و تغييرات ايران باشد و با همين اميد، نااميدانه به پاي صندوق راي رفت. استادي ميشناسم كه شناسنامه در كيف، با هزار چالش ذهني، به پاي صندوق راي رفته، اما با نگاهي به ليستها، باز به خانه برگشته بود، شايد هنوز شناسنامه را از كيف بيرون نياورده و باز با ذهن خود كلنجار ميرفت كه چه كند؟! استاد ديگري را نيز ميشناسم كه با عدم تبديل وضعيت، از تدريس در دانشگاه محروم شده است. او ميگفت من راي دادم، چراكه ميانديشم اگر راي ندهم ايران، چنان از نظر اعتبار داخلي ضعيف ميشود كه مطمحنظر بيگانگان قرار خواهد گرفت و با آنكه خود در وضعيت دشواري قرار گرفته، نگران ترامپ و ترامپيستها بود، نگران ايجاد وضعيتي كه مردم در رنج بيشتري گرفتار شوند، نگران تحريم و زندگي مردم بود. چه زيبا به من گفت: «اگر راي ندهم، آنها كه عليه ايران هستند، زندگي ايرانيان را تباه خواهند كرد و مردم بيشتر در رنج فرو ميروند و اگر راي بدهم، كساني كه سر كار و حاكم هستند، احتمالا اينبار علاوه بر محروميت من از تدريس، از حقوق اجتماعي نيز محرومم ميكنند؛ اين به آن ميارزد...» بسياري ديگر نيز به سنت احترام، راي داده بودند.
تني چند از آنان كه با هم صحبت كرديم ميگفتند فقط براي اداي احترام به آنچه كه بوده، براي احترام به دموكراسي و برخي از اشخاص و افراد خود را مجاب به راي دادن كردهاند.
اينچنين، ديدگاهها شكل گرفته و تعدادي با نظرياتي از اين دست به پاي صندوقهاي راي رفتند، اما بسياري از افرادي كه با آنها گفتوشنود داشتم؛ از كارگر گرفته تا استاد دانشگاه، كساني كه مشاركت كرده بودند ميگفتند اينبار را هم به عنوان فرصتي ديگر براي خود نگاه كرديم تا شايد....
نتيجه مذاكراتم با طيفي از طرفداران نظام و رايدهندگان پيشين تا افراد به خصوص نسلهاي جديدي كه اعتقادي به گذشته تا وضع موجود ندارند براي دلايل عدم مشاركتشان چنين بود كه اكثر اين افراد بر بيفايدگي راي دادن تاكيد ميكردند و به خصوص نتيجه نگرفتن منتخبشان در انتخابات رياستجمهوري را به عنوان دليل بيان ميكردند. نااميدي از امكان تغيير، دليل اصلي عدم تمايل به مشاركت در آنها بود. بخشي ديگر بر سياستهاي محدود و تنگكننده كه هر دوره بيش از دوره قبل رخ ميدهد، اشاره داشتند و افرادي نيز مشاركت در انتخابات را به دليل امكان تحكيم ديدگاههاي موجود فعلي از سوي خود منتفي ميدانستند.
من معتقدم همه آنها كه با تمام اما و اگرهاي ذهني به پاي صندوقهاي راي رفتند، تنها با اميد به انجام تغييرات بوده است.
پيش از اين نوشتم، نسيان براي سياستگذاران بسيار خسرانآفرين است. اميدوارم آنگونه كه خيابانهاي پاييزي ۱۴۰۱ و روزهاي پر از نگراني، عجيب به فراموشي رفت؛ اين روزهاي در آستانه انتخابات و انتخابات به فراموشي سپرده نشود.
اگر بخواهم چكيده فشردهاي از كساني كه نگران كاسته شدن از ارزشهاي صندوق راي و تداوم محدودسازيها هستند را بيان كنم، بايد بگويم: ما معتقديم حفظ ارزشهاي صندوق و تبلور دادن تمايلات و خواستههاي نسلي از طريق صندوقهاي راي، تنها راه امنيتساز براي وضعيت داخلي و مقوم امنيت ملي است. صندوقهاي انتخابات آزاد تنها فرمولي هستند كه جمهوريت و اسلاميت را توامان ميتوانند در اذهان و باورهاي بيننسلي متجلي سازند. تنها نتايج صندوقهاي محدود نشده، ميتواند با بهرهوري از استعدادهاي همه ملت و به كمك مردم با عوامل فرساينده تمدني مقابله كرده و با تنوع گرايشها بر حركت مسير جامعه ايران به سوي آينده، افقگشايي كند. صندوقها، بزرگترين ميانجي بين ملت و دولت و گرايشهاي مختلف در جامعه، ثباتدهنده و ممكنساز مسير توسعه هستند. پايبندي به تعهد اخلاقي و مسووليت الهي در قبال جامعه از همين مسير، ميسر است.
منبع: تابناک
کلیدواژه: مناجات شعبانیه انتخابات مجلس انتخابات مجلس خبرگان مرور روزنامه ها نتایج انتخابات انتخابات مجلس دوازدهم مناجات شعبانیه انتخابات مجلس انتخابات مجلس خبرگان انتخابات مشروعیت پای صندوق صندوق رای صندوق ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۶۵۱۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چالشها و راهکارهای مشارکت سیاسی آگاهانه
مشارکت سیاسی به صورت شرکت در انتخابات، یکی از بارزترین وجوه کنش سیاسی در جوامع است که به علت تاثیرگذاری گسترده در فرایندهای سیاسی، وضعیت ساخت سیاسی، امنیت، توسعه و رفاه شهروندان بسیار مورد توجه قرار گرفته است. رفتار انتخاباتی یا رای دادن افراد در هر جامعه، تحت تاثیر عوامل متعددی است. در واقع، موقعیتها و شرایط به همراه درک و تحلیل فرد، در نهایت منجر به رفتار یا کنشی میگردد که حاصل آن بروندادی به نام رای به سود شخص، حزب یا جریان سیاسی-فکری خاص است.
ترجیحات و تصمیات افراد بیش از هر چیز، تحت تاثیر ساختها، بافتهای فرهنگی و اجتماعی، شکافهای سنی و جنسی، خصلتهای ملی، نظامهای سیاسی، نظام انتخاباتی متفاوت در جوامع متفاوت است. در جوامع سیاسی پیشرفته در سایه وجود احزاب سیاسی نوعی فرهنگ سیاسی مشارکتی مشاهده میگردد که شهروندان در آن با آگاهی و به صورت عقلانی وارد مشارکت سیاسی و کارزار انتخاباتی میشوند.
در واقع، در این جوامع احزاب سیاسی نقش مهمی در آموزش سیاسی شهروندان و آگاهی بخشی به آنها دارند، در حالیکه در جوامعی مثل ایران که احزاب سیاسی وجود ندارند، فاصله گرفتن از فرهنگ سیاسی مشارکتی و نمود فرهنگ سیاسی تبعی و محدود مشاهده میشود که در این راستا چالشها و آسیبهای زیادی متوجه مشارکت سیاسی شهروندان و به طور کلی توسعه نظام سیاسی میشود.
در این زمینه «محمد آریانپور»، «مرتضی اباذری» و «خلیل بهرامی قصرچمی» در پژوهشی با نام «بررسی چالشها و راهکارهای مشارکت سیاسی آگاهانه در نظام انتخاباتی جمهوری اسلامی ایران» به این مهم توجه کرده و ابعاد مختلف آن را مورد بررسی و واکاوی قرار دادهاند که در ذیل مختصری از آن را میخوانید:
مسایل مشارکت سیاسی (رای دهندگان)
بومیگرایی
یکی از مسائلی که در انتخابات مختلف نمود دارد، این است که شهروندان به این مساله دارند که به کاندیدایی رای بدهند که بومی منطقه آنها است. اگرچه این شاخص را میتوان در شاخص کلی قومیتگرایی بررسی کرد، اما به صورت جداگانه نیز میتوان به آنها پرداخت.
در جوامع دارای احزاب سیاسی، انتخابات صحنه رقابت سیاسی احزاب برای کسب قدرت است و در حقیقت انتخابات پیروزی یک حزب به شمار میرود نه پیروزی اشخاص. برعکس در جوامعی که فرایند توسعه سیاسی کندتر انجام میپذیرد، در جریان انتخابات یکی از شاخصههای مورد قبول عموم، بومی بودن کاندیدا است.
در ایران در برخی انتخابات به ویژه در انتخابات نمایندگی مجلس هنوز هم رفتار انتخاباتی مبتنی بر ارجحیت مسائلی مانند بومیگرایی در برخی نقاط، برای شرکت در انتخابات و رای دادن به کاندیداست و نامزدها در محله و منطقه محل تولد خود، بیشترین آراء را کسب میکننددر ایران در برخی انتخابات به ویژه در انتخابات نمایندگی مجلس هنوز هم رفتار انتخاباتی مبتنی بر ارجحیت مسائلی مانند بومیگرایی در برخی نقاط، برای شرکت در انتخابات و رای دادن به کاندیدا است و نامزدها در محله و منطقه محل تولد خود، بیشترین آراء را کسب میکنند. در این صورت، شاخصههای دیگر نماینده مانند تحصیلات عالیه، سوابق خدماتی و سیاسی، وابستگی حزبی و... تحت الشعاع قرار میگیرد.
قومیتگرایی
در ایران به طور معمول رایدهنده ترجیح میدهد به کسی رای دهد که به لحاظ ایدئولوژی و حزبی و به لحاظ قومی، زبانی و مذهبی به او نزدیک باشد. به عنوان نمونه برخی شهرها از نظر بافت اجتماعی دارای چندین ایل و طوایف مستقل است و بیشتر جمعیت شهر یا استان ترکیبی از ایلات و قبایل مختلف است. این مساله روی انتخابات نیز تاثیر داشته است. به نظر میرسد که تعصبات قومی و قبیلهای در چنین مراکزی به ویژه در انتخابات نمایندگان مجلس تاثیر به سزایی دارد.
کمبود اطلاعات و آگاهی سیاسی
به دلیل فقر اطلاعات در مورد انتخابات و ابعاد آن، رفتارهای معلق در بین رای دهندگان بسیار زیاد است، زیرا فرد نه از حقوق خود در انتخابات آگاه است و نه بازیگران انتخاباتی را میشناسد. همچنین همیشه در تلاش است در لحظات پایانی اطلاعاتی کسب کند. در این شرایط، مکانیسمهایی هستند که با دادن اطلاعات نه چندان صحیح این خلا اطلاعاتی را پر میکنند. گاهی نیز فقط با صرف مهر خوردن شناسنامهها در انتخابات شرکت میکنند و معمولا آراء باطله به صندوق میریزند یا به خیل کسانی میپیوندند که از پا صندوقیها برای رای دادن کمک میخواهند.
مسایل مشارکت سیاسی (کاندیداها)
تعدد ثبت نامکنندگان
یکی از معیارهای آزاد و عادلانه بودن انتخابات به مقررات ناظر بر امکان نامزدشدن افراد در انتخابات برمیگردد. شاید تصور شود که در این زمینه وضعیت مطلوب این است که یک رقابت آزاد و بدون نظارت میان همه متقاضیان شرکت در انتخابات برقرار شود، زیرا در این صورت، حداکثر قدرت انتخاب به رایدهندگان داده میشود و آنها میتوانند از بین طیف گستردهای از افراد و افکار دست به انتخاب بزنند، اما واقعیت این است که قانونگذار همان قدر که باید دغدغه مشارکت و رقابت گسترده و حداکثری را داشته باشد، باید به مشکلاتی که از رهگذر تعداد زیاد داوطلبین گریبانگیر رایدهندگان و نهادهای نظارتی و اجرایی انتخابات میشود، نیز توجه کند.
قانونگذار همان قدر که باید دغدغه مشارکت و رقابت گسترده و حداکثری را داشته باشد، باید به مشکلاتی که از رهگذر تعداد زیاد داوطلبین گریبانگیر رایدهندگان و نهادهای نظارتی و اجرایی انتخابات میشود، نیز توجه کند
احتمال فقدان صداقت در گفتار کاندیداهای انتخاباتی
تمام تلاش کاندیداها این است که نظر رای دهندگان بیشتری را جلب کنند. در کلان شهرها که وسعت جغرافیایی سبب کاهش تعاملات اجتماعی نزدیک و مستقیم شده، تبلیغات ابزار مناسبی برای شناخت کاندیداها است. همچنین تبلیغات به کاندیداها اجازه میدهد خود را به عنوان افرادی مطلوب به گروههای مختلف اقتصادی- اجتماعی معرفی کنند.
نبود فرصتهای برابر برای تبلیغ
یکی از مواردی که باعث میشود مشارکت عاقلانه و منطقی در حوزه نامزدهای انتخاباتی صورت نگیرد این است که بسیاری از افراد شایسته و دارای صلاحیت به دلایل مختلف از جمله دلایل اقتصادی، توان شرکت در انتخابات را ندارند و حتی اگر فرصت مشارکت را بیابند توانایی تبلیغات در برابر رقبای ثروتمند خود را ندارند، چرا که یکی از چالشهای انتخاباتی خریدن رای در مناطقی از کشور است.
همچنین ممکن است نامزدهای انتخاباتی زیادی دارای تمکن مالی باشند ولی صلاحیت و شایستگی احراز این جایگاه را نداشته باشند. بر این مبنا یکی از چالشهای اساسی این است که فرصتهای برابری برای تبلیغات وجود ندارد.
راهکارها:
با توجه به مسایل و چالشهای مطرح شده در انتخابات، راهکارهایی مانند اطلاع رسانی و آموزش سیاسی، جامعهپذیری سیاسی، پاسخگویی دولتمردان و رفع نیازهای مردم، تبیین میانی دینی و گسترش آن در جامعه، ایجاد ضوابطی برای احراز شایستگی کاندیداهای انتخاباتی و معیارهای سختگیرانهتر در مرحله ثبتنام و نظارت دقیق و عادلانه بر تبلیغات پیشنهاد میشود.
همچنین دولتها باید بکوشند با کار فرهنگی و آموزش، زمینه را برای مشارکت سیاسی و انتخاباتی آگاهانه و عقلایی فراهم سازند و با نظارتهای دقیق در انتخابات ملی، توانایی، دانش و بینش، راستگویی و درستکرداری، تجربه، آشنایی به مسائل جهانی، واقع گرایی، استواری و بردباری نامزدها را تحت مدیریت و راستی آزمایی قرار دهند.
منبع: ایرنا
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی